دنیای ترفند ( Trick world )

دنیای ترفند ( Trick world )

کامپیوتر ، دانلود نرم افزار ، شعر ، مطالب عاشقانه ، ازدواج
دنیای ترفند ( Trick world )

دنیای ترفند ( Trick world )

کامپیوتر ، دانلود نرم افزار ، شعر ، مطالب عاشقانه ، ازدواج

آهنگ بسیار زیبای " سرتو بذار رو شونه هام " از امید(آهنگ دهه 70)

سرت رو بذار رو شونه هام خوابت بگیره
بذار تا آروم دل بی تابت بگیره
بهم نگو از ما گذشته دیگه دیره
حتی من از شنیدنش گریه ام می گیره گریه ام می گیره

بذار رو سینه ام سرت رو چشم های خیسو ترت رو
بذار تا سیر نگات کنم بو بکشم پیرهنت رو
بغل کن و بچسب بهم بکش دوباره دست بهم
جز تو کسی رو ندارم نزدیک تر از نفس بهم

وقتی چشات خوابش میاد آدم غم هاش یادش میاد
یه حالتی تو چشماته که عشق خودش باهاش میاد
وقتی چشات خوابش میاد آدم غم هاش یادش میا
یه حالتی تو چشماته که عشق خودش باهاش میاد


برای دانلود کلیک کنید

اگر تنها یک دقی از عمرتان باقی بود چه می کردید؟


.
اگر تنها یک دقیقه از عمرتان باقی بود چه می کردید؟

گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم



 گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم 

  

 تکیه دادم به غرورم تا دیگه از پا نیفتم 

  

 گریه کردم گریه کردم ..

  

 چه ترانه بی اثر بود مث مشت زدن به دیوار 

  

 اولین فصل شکستن آخرین خدا نگهدار   

  

 من به قله می رسیدم اگه هم ترانه بودی 

 

 صد تا سد و می شکستم اگه تو بهانه بودی 

 

 اگه هم ترانه بودی اگه تو بهانه بودی 

  

گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم.. 

  

 با تو فانوس ترانه یه چراغ شعله ور بود 

 

 لحظه ها چه عاشقانه قاصدک چه خوش خبر بود 

 

 کوچه ها بدون بن بست آسمون پر از ستاره 

  

 شبا گلخونهء خورشید واژه ها شعر دوباره 

 

 واژه ها شعر دوباره... 

  

 دست تکون دادن آخر توی اون کوچه خلوت 

  

 بغض بی وقفهء آواز گریه های بی نهایت.. 

  

 گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم..

میزهارو همشون رو یه نفره بچین


آهای کافه چی..

میزهارو همشون رو یه نفره بچین...همه تنهاییم.


وقتی همه جا ساکته...وقتی تنهایی...خسته میشی با خودت میگی چرا اینجوری اینجا تنهای نشستم...بعد یاد عشق میفتی..و بعدش اذیت میشی...از زمین و زمون گله میکنی...میخوای شاد باشی...کی میشه نمیدونم...کی این دل غمگین شادی رو میبینه...این غم سنگینه...دلم میخواد
یکی یاری کنه...


تو بخند تو این هیاهو

شب سرد و دل شیدا و روز دلگیر

تو بخند تو این هیاهو

قلب من اندازه قلب تو نیست

خیلی راهه از زمین تا آسمون

اگه باشی با نگاهت می شه از حادثه رد شد



رفتیُ خاطره های تو نشسته تو خیالم!

بی تو من اسیر دست آرزوهای محالم!
یاد من نبودی اما، من به یاد تو شکستم!
غیر تو که دوری از من ، دل به هیچ کسی نبستم!

هم ترانه! یاد من باش!
بی بهانه یاد من باش
وقت بیداریِ مهتاب،
عاشقانه یاد من باش!

اگه باشی با نگاهت، میشه از حادثه رد شد!
میشه تو آتیش عشقت، گُر گرفتنُ بلد شد!
اگه دوری، اگه نیستی، نفس فریاد من باش!
تا ابد، تا تهِ دنیا، تا همیشه یاد من باش!

هم ترانه! یاد من باش!
بی بهانه یاد من باش!
وقت بیداریِ مهتاب،
عاشقانه یاد من باش!


--------------------------

سیاوش قمیشی

همیشه تنهایی...!!



باید بدجنس باشی...!!
تا عاشقت باشن...!!
باید خیانت کنی...!!
تا دیوونه ات باشن...!!
باید دروغ بگی...!!
تا همیشه تو فکرت باشن...!!
باید هی رنگ عوض کنی...!!
تا دوسِت داشته باشن...!!
اگه ساده ای...!!
اگه باوفایی...!!
اگه یک رنگی...!!
همیشه تنهایی...!!

ز چشمت اگر چه که دورم هنوز


ز چشمت اگر چه که دورم هنوز
پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال
به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا
دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره ی دردهایم نشد
پر از فکر راه عبورم هنوز
ستاره شدن کار سختی نبود
گذشتم ولی غرق نورم هنوز
پر از خاطرات قشنگ توام
پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
تو را گم نکردم خودت گم شدی
من شیفته با تو جورم هنوز
اگر جنگ با زندگی ساده نیست
در این عرصه مردی جسورم هنوز
اگر کوک ماهور با ما نساخت
پر از نغمه ی پاک و شورم هنوز
قبول است عمر خوشی ها کم است
ولی با توام پس صبورم هنوز

بیصدا آمدی بی آنکه من بدانم


آمدنت را یادم نیست

بیصدا آمدی بی آنکه من بدانم

بی اجازه ماندی بی آنکه من بخواهم

اما اکنون ذره ذره ی وجودم ماندنت را تمنا میکند

مهمان ناخوانده ی قلبم بمان که ماندنت را سخت دوست دارم

بمان برای باور من که لحظه لحظه ی زندگی خویش را با تو پیوند زده ام

بمان که سخت دوستت دارم...

فقط نقطه ای از آن خودمست



دلم را که مرور میکنم

تمام آن از آن توست

فقط نقطه ای از آن خودمست

روی آن نقطه هم

میخ میکوبم

و قاب عکس تو را می آویزم.

یک روز پاییزی از نوع بارانی!!


پاییز و شب های طولانیش و هوای سرد و نوشیدنی گرم و اگر کسی گیر ندهد یک دل سیر سهراب سپهری، شاملو، حافظ و سعدی...صبح که شد تازه یادت بیوفتد دلت میخواهد بخوابی...

گیجی عشق و تنهای، اشعار خوانده شده چنان خوابی به چشمانت هدیه میکنند که تا عصر همان روز میخوابی (البته نمیگذارند)... بعد که بیدار شدی راه بیوفتی در خیابان ها... کوچه پس کوچه های شهر تورا قدم میزنند و تو، او را قدم میزنی...


پاییز ، شب ، شعر و آهنگ و کوچه های ...

خداوند هـــــــــم تنهاییش را فریاد می زند !!!

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (3) وَلَمْ یَکُن لَّهُ
بگو: «او خداوند، یکتا و یگانه است; (1) خداوندى بى نیاز است که همه نیازمندان قصد او مى کنند; (2) (هرگز) نزاد، و زاده نشد; (3) و براى او هیچ گاه شبـیه
کُفُـواً أَحَدٌ (4)
و مانندى نبوده است.» (4)

وفا نکردی و کردم

وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
رمیدی و نرمیدم، بریدی و نبریدم
اگر ز جان ملامت، شنیدم از تو شنیدم
وگر ز کرده ندامت، کشیدم از تو کشیدم
شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غم‏گسارم
مُردم ای مهتاب بسوزی، همچو شمعی بر مزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا غبارم
تا رسم در ره‏گذارت، یا رسی در ره‏گــذارم...
گذشتی و نگذشتم، شکستی و نشکستم
بریـــدی و نبریــدم، گسستی و نگسستم
اگر که خــانه به دوشم، اگر که باده پرستم
کجا که با تو نبودم؟! کجا که بی تو نشستم؟!
شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غم‏گسارم
مُردم ای مهتاب بسوزی، همچو شمعی بر مزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا غبارم
تا رسم در ره‏گذارت، یا رسی در ره‏گــذارم....


شعر از مهرداد اوستا

پخش با صدای عبدالحسین مختاباد

زن و مرده بفهمید



"زن بودن"
هر تکه از وجودت رو پیش مردی جا گذاشتن نیست
برای یک مرد، با تمام وجود بودنه...




"مرد بودن "

اثبات مردانگیت به تمام زنان عالم نیست
برای یک زن، کامل بودنه

بیچاره پسرها؟؟؟؟

 بیچاره پسرها؟؟؟؟
اگه تیپ بزنن برن بیرون میگن با کی قرار داری؟
اگه لباس های معمولی بپوشن میگن اصلا سلیقه نداری.
اگه زیاد بگن دوستت دارم میگن باز چه نقشه ای تو سرته؟
اگه نگن دوستت دارم میگن پای کس دیگه ای وسطه؟
اگه زیاد بهتون بزنگن میگن اعتماد نداری.
اگه نزنگن میگن سرت خیلی شلوغه.
اگه تو خونه زیاد بخندن میگن لوس شدی.
اگه نخندن میگن چه مرگته عاشق شدی؟

اگه شام بخوان میگن همش به فکر شکمتی.
اگه شام نخوان میگن چی کوفت کردی

شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد


از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست


من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست


غمدیده ترین عابر این خاک منم من

جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست


در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا

مانند کویری که در آن قافله ای نیست


می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس

در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست


شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد

هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست