ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بسیار شنیده ایم که کسانی در میان سخن برای گفتن دگرگون شدن یا نشدن یک چیزی از واژه توفیق استفاده می کنند؛ مانند: دوستی یا دشمنی من برای آرش هیچ توفیقی ندارد. روشن است که شنونده متوجه می شود که گوینده می خواهد بگوید، دوستی و دشمنی او برای آرش هیچ تفاوتی ندارد و شوربختانه این استفاده نادرست از واژه توفیق به جای توفیر کم کم دارد همه گیر می شود. نخست برای من جای شگفتی دارد برای چه هنگامی که ما معنی واژه های تازی را نمی دانیم؛ آن ها را به کار می گیریم؟ در فرهنگ های زبان پارسی در جلوی این دو واژه آمده است :
توفیق : سازش افکندن؛ دست یافتن؛ تائید الهی؛ کارسازی؛ مدد کردن
توفیر : یاد کردن؛ حق کسی را تمام دادن؛ بسیار شدن؛ تفاوت؛ کسب کردن