جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید
استخدام دارید؟
یارو گفت مدرک چی داری گفت دیپلم
یاروگفت یه کاری برات دارم
حقوقشم خوبه پسره قبول کرد
یارو گفت :
ما اینجا میمون نداریم میتونی بری تو پوست میمون تو قفس تا میمون برامون بیاد
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود .
پسره توی قفس پشتک وارو میزد ، از میله ها بالا پائین میرفت .
جو گیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره ،
داد زد کمککککککککک !!
شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهانش گفت
آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم!!